پنهان نشو در غصهها، دیگر تو پیدا نیستی در التهاب بغض ها، از غم مجزّا نیستی در این حوالی عاشقی، از عشق تو مجنون نشد با غصه ها سر کُن دلم!، دیگر تو تنها نیستی
فصل بهاران آمده، در باغ سبز زندگی اما میان غنچهها، دیگر شکوفا نیستی در ازدحام قلبها، چشمی به دنبال تو نیست از یادها رفتی دلم!، محو تماشا نیستی
گُل می کند در چشم ها، دنیای بیمعشوقه ها در این شکوه نیمه جان، دیگر تو زیبا نیستی مخروبههای عاشقی، آغشتهی تزویرهاست آزاد از این ویرانه شو، دیگر تو شیدا نیستی